در حال حاضر در بسیاری از سازمانهای کشور ساختار سازمانی و به تبع آن ساختار سازمانی واحدهای فناوری اطلاعات بر اساس مدل وظیفه گراء بنا شده است . از سوی دیگر جایگاه سازمانی این واحد در سازمانها منتاسب با نیازها و انتظارات چند سال و بعضا چند دهه گذشته نسبت به فناوری اطلاعات و کاربردهای آن که عمدتا نگرشی ابزاری بوده است ترسیم گردیده است.
ظرف چند سال گذشته فناوری اطلاعات در بسیاری از سازمانها از حالت ابزاری خارج گردیده و در حال حاضر بعنوان پشتیبان و فعال ساز فرایندهای کسب و کار سازمانها ایفاث نقش می نماید اما متناسب با این ارتقاء جایگاه ساختار سازمانی و جایگاه این واحد در سازمان کماکان به شکل گذشته باقی مانده است. در نتیجه علیرغم تلاشها و زحمات کارکنان واحد فناوری اطلاعات در سازمانها عمدتا از سوی سایر واحدهای سازمانی و مشتریان خدمات رضایت نسبی وجود ندارد. دلیل اصلی چنین مشکلی عدم تطابق ساختار سنتی وظیفه گرای فعلی واحد فناوری اطلاعات با نیازها و انتظارات مشتریان خدمات می باشد.
چارچوب استاندارد که نزديک به دو دهه از طول عمر آن نیز می گذرد می تواند راهگشای مناسبی در حل مساله فوق باشد.
این چارچوب مجموعه ای از بهترین تجارب و کارکردهاست و مدلی فرایند گراء را جایگزین مدل سنتی وظیفه گراء می نماید
ظرف چند سال گذشته فناوری اطلاعات در بسیاری از سازمانها از حالت ابزاری خارج گردیده و در حال حاضر بعنوان پشتیبان و فعال ساز فرایندهای کسب و کار سازمانها ایفاث نقش می نماید اما متناسب با این ارتقاء جایگاه ساختار سازمانی و جایگاه این واحد در سازمان کماکان به شکل گذشته باقی مانده است. در نتیجه علیرغم تلاشها و زحمات کارکنان واحد فناوری اطلاعات در سازمانها عمدتا از سوی سایر واحدهای سازمانی و مشتریان خدمات رضایت نسبی وجود ندارد. دلیل اصلی چنین مشکلی عدم تطابق ساختار سنتی وظیفه گرای فعلی واحد فناوری اطلاعات با نیازها و انتظارات مشتریان خدمات می باشد.
چارچوب استاندارد که نزديک به دو دهه از طول عمر آن نیز می گذرد می تواند راهگشای مناسبی در حل مساله فوق باشد.
این چارچوب مجموعه ای از بهترین تجارب و کارکردهاست و مدلی فرایند گراء را جایگزین مدل سنتی وظیفه گراء می نماید
No comments:
Post a Comment